باران عشق
باران عشق

Love


شعری بسیار زیبا

زنی را می شناسم من!! .

 

زنی... زنی را می شناسم من که شوق بال و پر دارد

 ولی از بس که پُر شور است دو صد بیم از سفر دارد

 زنی را می شناسم من که در یک گوشه ی خانه

میان شستن و پختن درون آشپزخانه

 سرود عشق می خواند

 نگاهش ساده و تنهاست

 صدایش خسته و محزون

 امیدش در ته فرداست

 زنی را می شناسم من که می گوید پشیمان است

 چرا دل را به او بسته کجا او لایق آنست؟

زنی هم زیر لب گوید گریزانم از این خانه

 ولی از خود چنین پرسد چه کس موهای طفلم راپس از من می زند شانه؟

زنی آبستن درد است زنی نوزاد غم دارد

 زنی می گرید و گوید به سینه شیر کم دارد

 زنی با تار تنهایی لباس تور می بافد

 زنی در کنج تاریکی نماز نور می خواند

 زنی خو کرده با زنجیرزنی مانوس با زندان

 تمام سهم او اینست:نگاه سرد زندانبان!

زنی را می شناسم من که می میرد ز یک تحقیر

ولی آواز می خواند که این است بازی تقدیر

زنی با فقر می سازد زنی با اشک می خوابد

زنی با حسرت و حیرت گناهش را نمی داند

زنی واریس پایش را زنی درد نهانش را ز مردم می کند مخفی

 که یک باره نگویندش چه بد بختی چه بد بختی!

زنی را می شناسم من که شعرش بوی غم دارد

ولی می خندد و گوید که دنیا پیچ و خم دارد

زنی را می شناسم من که هر شب کودکانش رابه شعر و قصه می خواند

اگر چه درد جانکاهی درون سینه اش دارد

زنی می ترسد از رفتن که او شمعی ست در خانه

اگر بیرون رود از درچه تاریک است این خانه!

زنی شرمنده از کودک کنار سفره ی خالی

 که ای طفلم بخواب امشب بخواب آری و من تکرار خواهم کردسرود لایی لالایی

 زنی را می شناسم من که رنگ دامنش زرد است

 شب و روزش شده گریه که او نازای پردرد است!

زنی را می شناسم من که نای رفتنش رفته

قدم هایش همه خسته

 دلش در زیر پاهایش زند فریاد که: بسه

 زنی را می شناسم من که با شیطان نفس خودهزاران بار جنگیده

 و چون فاتح شده آخربه بدنامی بد کاران تمسخر وار خندیده!

زنی آواز می خواند زنی خاموش می ماند

زنی حتی شبانگاهان میان کوچه می ماند

زنی در کار چون مرد است

 به دستش تاول درد است

ز بس که رنج و غم دارد

فراموشش شده دیگرجنینی در شکم دارد

 زنی در بستر مرگ است

زنی نزدیکی مرگ است

سراغش را که می گیرد؟نمی دانم،

 نمی دانم شبی در بستری کوچک زنی آهسته می میرد

زنی هم انتقامش را ز مردی هرزه می گیرد...

زنی را می شناسم من

 

 



نظرات شما عزیزان:

محمدعلی
ساعت14:02---19 فروردين 1390
نوشته خودت بود علی جان؟

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





جمعه 19 فروردين 1390برچسب:,

|
 



دعای باران چرا ؟ دعای عشق بخوان ! این روزها دلها تشنه ترند تا زمین خدایا کمی عشق ببار...


 

Arash..............

 


آبی دلان پارسی
عاشقانه ها
عشقانه ها
راز عشق
سر گذشت یک عشق ...
نجوای عشق
ஜღஜدوستی وعشق ஜღஜ
LOVEY GIRLS
عشق من دوست دارم
♥♥ عاشقانه ها ♥♥
تک درخت عشق
عاشقی به نام فاحشه
عشق من و تو!
آموزش عاشق شدن
هنوز هم عشق
فقط عشق
خسته
خسته ام
***خسته عشق***
خسته از عشق .....
ღ♥ღعشقღ♥ღ
تو را چه عاشقانه دوست داشتم !!! ولی تو !
تنهاترین عشق روزگار
کلبه تنهایی من
❤☆❤ کــلبــه تنــهایــی من❤☆❤
عشق خسته
♥♥♥♥♥♥ عاشقانه ♥♥♥♥♥
love
شوری سنج اب اکواریوم
کمربند چاقویی مخفی

 

 

حرف دل/دیگه کارم تمومه
Mohsen RahimPour - Aramesh
تنهایی
ای آنكه می پرسی عشق چیست
عــــــــشــــق
شکسته های دلش
امشب به یاد تک تک شب ها دلم گرفت

 

 

RSS 2.0

فال حافظ

قالب های نازترین

جوک و اس ام اس

جدید ترین سایت عکس

زیباترین سایت ایرانی

نازترین عکسهای ایرانی

بهترین سرویس وبلاگ دهی


آمار وب سایت:
 

بازدید امروز : 10
بازدید دیروز : 5
بازدید هفته : 37
بازدید ماه : 135
بازدید کل : 346996
تعداد مطالب : 527
تعداد نظرات : 101
تعداد آنلاین : 1